ساخت وبلاگ
ی دوستی دارم ،ک اسم نمیبرم ازش ، از اول راهنمایی آشنا شدیم ،و بیشتر مدت زمان تحصیلیمونو تا الان باهم بودیم . یادمه از اون موقع یه رویایی داشت که از بچگی عاشق و شیفته اش بود و باهاش زندگی میکرد ، بیشتر از هرکسی که توی زندگیم دیده باشم ، اون معشوقش این رویا بود . همش ازش برام میگفت .واز کارایی ک میکرد و از نظر خودشو خانوادش دررابطه بااون رویا مسخره بودن . درواقع هیچ اقدامی توی دنیای بیرون از این هدف و ارزو نکرده بود و مهمتر داداش فضولش ، و مامانش کمتر نسبت ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ivied7violent4yin7 بازدید : 40 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

استیییییو خدا نکششششتتتت اخه مرد میان سال "ایرانی" به نام " فرهاد " که مدام میگه " بریم سرکار " تو رومانت چیمیگههههههههه ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ivied7violent4yin7 بازدید : 37 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

وااای خدااا نهه ااااه لعنتتت لعنتتتت خودمو الان میکشممم استیووو نمیری باز تو یه غلطی کردددی اصن چرا همش کاراکتر اصلی هاتو اینقد بد و بیرحمانه میکشی اخخههه چرا اون "اون عوضی" باید بانقشه میرفت توی خونه شون ؟ از اول خیلی خیلی بهش مرموز بودم اصن ازش معلوم بود یه کاسه ای زیر نیم کاسشه و حتی هیز هم هست وللللی دیگه این قسمت داستان باعث شد هیجان زده بشممم ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ivied7violent4yin7 بازدید : 38 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

You cannot stop me, it's my destiny I do not worry about your mistakes People never understand what they don't seem to know So please just understand that you need to let go And even though I found you now, I need to hold you close 'Cause I see you goin' 'round and 'round and never get too close Now, we've been on the edge of the world so please Just don't look down, no, no, oh We've been climbin' to the top of the world And I swear that we won't stop now ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ivied7violent4yin7 بازدید : 36 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

بقول خود استیو تولتز ، ک ملیتش استرالیاییه ،وبااینکه یجورایی از طنز میگفت ، خشن تر از استرالیایی ها نیست ک تمام تعصبشون ورزشه و همو بخاطرش جر میزدن ، بعد میگه همین آدما کسایی بودن که با رای موافق و یکپارچشون حکم قصاص رو برداشتن و از نظرش عجیبه . اینقدر حالم بده ک نمیتونم برم درمورد شرایطش مطالعه کنمو تنها چیزی که از یه عالمه مطالب فهمیدم این بود که میشه از قصاص یک نفر گذشت و بشه کفاره گناهانمون !.... ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ivied7violent4yin7 بازدید : 39 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

تو مجازی ، دفعه ی اول ک تمرینو مثه جت حل میکنی و وقتی حل کردی هنوز هیشکی حل نکرده ، تازه واسه همه سختم هست ، اسمتو نمیگه بفرستی ، بعد زنگ دوم دوباره ی تمرین حل میکنی ، نتت نمیاد بالا ، ایتای خرم میگه در شبکه نیست ، بعد دبیرت زمانی ک تو اوسکول شدی با نت و برنامه ، اون موقع میگه بفرست و تو ام نیستی بعدمیگه منفی گرفتی دیگه نفرس. ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ivied7violent4yin7 بازدید : 38 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

نمیدونم چرا حتی موقع فکر نکردن هم نسبت بهش ، زمان گوشت خوردن حالم عجیب میشه :| خیلی وقتا راحت و بدون هیچ احساسی میخوردم و فکری ام نمیکردم یاحتی اگر فکر میکردم دارم گوشت یک موجودی ک قبلا زنده بوده رو میخورم ،بازم عین خیالم نبود. ولی الان خود مزش بیشتر از هرچیزی باعث داشتن این بارهای احساسی نسبت به این مورد میشه :|| _____________________________ +واینکه سالگرد عینکی شدنم گذشت .یا سیزدهم بود یا چهاردهم. ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ivied7violent4yin7 بازدید : 38 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

توی یک پست مفصل توضیح داده بودم که چرا اسمم رو اینجا عوض کردمو وبلاگ مختص به نوشته هامو ک روحیات آیوی هست ازاینجا جدا کردم (البته ادرسش رو توی پیوند هام توی بنفشه های تاریک گذاشتم) و با توجه به پرحرفی هام توی اینجا ، اسم گبی رو ک ب معنای پرحرف هستش انتخاب کردمو اغلب اینجا طبق متن بالای وبم ، زیاده گوییهام قرار میگیره ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ivied7violent4yin7 بازدید : 34 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

بارون میاد . دلم میخواد اینقدر زیرش وایسم تاموش آب کشیده شم ،(البته آغشته به اسیدهم میشم ) مثل اون دو روز تومدرسه که کلی بارید و من کلا همه لباسام خیس شده بود اینقدر بابچه ها زیرش موندیم . همیشه دلم میخواست زیر بارون روانم ، وجودم ، گذشته ام و حتی آیندم ، پاک بشه ... باید برم توی اون رودخونه گنگ که توی هند بود و مردمش برای پاک شدن گناهانشون خودشون رو درونش میشستن . این حسه همیشگیمه . مثل آدمی ام ک هرچقدر غسل کنه بازم بیشتر میخواد تکرارش کنه . ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ivied7violent4yin7 بازدید : 36 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

بعضی وقتا ، ی نشونه هایی یا واقعا میان و باهات هماهنگ میشن ، یا حقیقتا اینقدر تصادفی هستن ک تو مطمئن میشی توهمی هستی بنابه برداشت های شخصیت . به هرحال ، وقتی ما حتی چشامون اشعه های فرابنفشم نمیبینه نباید انتظار داشت که حقیقت رو داریم میبینیم یاممکنه ک ببینیم -_- 18:27 ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ivied7violent4yin7 بازدید : 38 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00